به گزارش پارسینه و به نقل از هممیهن آنلاین، حسن روحانی روز دوشنبه 24 آذر، در دیدار جمعی از معاونان وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم، از آنها خواست که به دولت چهاردهم کمک کنند حداقل یک کار مهم را بتواند انجام دهد و تأکید کرد: مردم باید احساس کنند که یک تحول بزرگ در پیش روست. به مردم هم بگوییم که کمک کنند. اگر ما هدف بزرگی را برای مردم بیان و عملی نکنیم، مردم امیدوار نمیشوند و کمکم مشکلات زیادتر میشود. وقتی مشکلات داخلی زیاد شد آن زمان دشمن خارجی هم طمع میکند.
رئیسجمهور ایران در دورههای یازدهم و دوازدهم، به سه آرمان اصلی حفظ ایران، سربلندی اسلام و نگهداری از یادگارهای انقلاب اسلامی، اسلامیت و جمهوریت اشاره کرد و گفت: آیا از جمهوریت و اسلامیت به خوبی حفاظت و حراست میکنیم؟ اگر روزی 70 درصد مردم پای صندوق آرا میآمدند ما کاری کردهایم که بشود 75 درصد یا 80 درصد؟ آیا کاری میکنیم که در انتخابات بعدی حضور مردم بیشتر شود؟ من اگر بخواهم اسلامیت را هم در دو کلمه خلاصه کنم، میگویم اخلاق محمدی و عدالت علوی.
روحانی با هشدار درباره ایجاد دوقطبیهای متعدد در جامعه بر سر مسائل مختلف، اظهار داشت: وحدت و انسجام جامعه برای سربلندی ایران اصل مهمی است. متأسفانه امروز در جامعهٔ ما بر سر هر مسألهای شاهد دوقطبیسازی هستیم. مثل اینکه عدهای توجه به مشکلات اساسی کشور ندارند و نمیدانند ما در چه شرایطی هستیم، باید همواره آن آرمانهای اصلی مدنظر همه ما باشد. با این وضعی که ما در کشور داریم و هر کسی معرکهای میگیرد، هر کسی یک حرفی میزند و ما هم به جان هم افتادهایم و رودرروی هم ایستادهایم، آیا به جایی میرسیم؟ بدون وحدت و انسجام امنیت امکانپذیر است؟
او با بیان اینکه برای ایران باعظمت، بنبست سیاسی معنا ندارد، تأکید کرد: بنبست سیاسی پذیرفتنی نیست. میدانم امروز حرکت در سیاست خارجی، بسیار سخت و مشکل است اما اینکه بگوییم در سیاست خارجی، هیچ روزنهای وجود ندارد، من نمیپذیرم. اینکه بنبست کامل داریم و برای گشایش هیچ کاری نمیشود کرد، غیرقابل قبول است.
رئیسجمهور ایران در دورههای یازدهم و دوازدهم تأکید کرد: همه مشکلات معیشتی مردم در کوتاه مدت حل نمیشود ولی باید یک قدم مهم برداشت. به نظر من اگر جلوی قاچاق بنزین و گازوئیل یا قاچاق کالا را بگیریم یا ببینند کالایی که صادر شده ارز آن به طور کامل برمیگردد و در خارج نمیماند، اگر ببینند در مبارزه با مفاسد جدی هستیم و درآمد آن به جیب مردم میآید، شاهد یک تحول در زندگی مردم خواهیم بود.
روحانی با تأکید بر وجود دقت در فرآیند تصمیمگیری و تصمیمسازی گفت: ده، پانزده سال قبل دوستانی صاحبنظر بودند که میگفتند امکان ندارد که اسرائیل به ما حمله کند. بعد هم دلایلی میآوردند و میگفتند اگر اسرائیل به ما حمله کند میداند که ظرف چند روز منهدم و نابود میشود. آمریکا هم به ما حمله نخواهد کرد به دلیل اینکه اگر به ما حمله کند، میداند ظرف چند روز یا چند هفته بعد صد هزار آمریکایی در منطقه که در پایگاههای مختلف هستند از بین خواهند رفت و باید دهها هزار جنازه حمل کند. بنابراین به ما حمله نمیکنند. من میدانم آن عزیزان افراد قابل اعتمادی بودند و بر مبنای تفکر و محاسبهای این تصمیمسازیها را میکردند و به مسئولین بالاتر گزارش میدادند، ولی من هیچوقت قانع نبودم از مطالب آنها و همیشه به آنها تصریح میکردم که حرف شما درست نیست و ما باید خودمان را تقویت کنیم و نباید به این محاسبات غیردقیق خوشبین باشیم و راحت و بدون دغدغه در کناری بنشینیم و بگوییم کشور ما کاملاً در امن و امان است و هیچ مشکلی برای ما پیش نخواهد آمد.
متن کامل اظهارات روحانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
بسیار متشکر و خوشحالم از حضور معاونین محترم وزرای دولت یازدهم و دوازدهم و همچنین عزیزانی که در کنار معاونین محترم رئیسجمهور فعالیت میکردند. هرچه ما از دولت تدبیر و امید داریم یا از مردم است، یا از کارگزارانی که بخشی از آن همین معاونین محترم هستند. یعنی بار بر دوش آنها بوده است. حالا ما هم قدمهایی برداشتهایم ولی اساسش همان مسئولینی بودند که فعالیت و تلاش شبانهروزی داشتند
و امروز هم باید ثمره آن تلاشها را خودشان برای مردم بیان کنند و روشن نمایند؛ همچنین برای مسئولین دولت فعلی تا از آن کارشناسیهایی که انجام گرفته و اقداماتی که شده، امروز هم بهرهبرداری و استفاده شود. خود من هم الان یک بخشی از وقتم را گذاشتم برای اینکه خاطراتی که مربوط به آن هشت سال دولت یازدهم و دوازدهم بوده بیان و تدوین کنم، و البته دو سه جلد از آن خاطرات آماده برای انتشار است، منتهی هنوز در پیچوخم مقررات نشر است که امیدوارم از مشکلاتش عبور کنیم ولی بههرحال من وظیفه خودم و وظیفه همه میدانم که اگر کاری کردهایم و تلاشی انجام دادهایم آنها را برای مردم بیان کنیم، چون ما مدیون مردم هستیم، اگر درس خواندهایم با پول مردم بوده، اگر به دانشگاه رفتیم با پول مردم بوده و اگر تجربه اندوختهایم باز هم با پول مردم بوده، بههرحال همه جا این مردم بودند و ما از ثمره تلاش مردم بهرهبرداری کردهایم و تجربیاتی به دست آوردیم و این تجربیات را باید بیان کنیم برای مردم، حالا گرچه ممکن است بعضیها خوششان نیاید از اینکه ما تجربه گذشته را بیان میکنیم یا حتی ناراحت شوند، ولی بههرحال ما وظیفه داریم ثمره و محصول کارمان را به نسل آینده عرضه کنیم.
به وزرا تأکید میکردم از بانوان و جوانان استفاده کنند
من خودم در هشت سال دولت همواره بر این نکته تأکید میکردم به وزرای محترم که در وزارتخانهشان حداقل دو نفر از بانوان و دو نفر از جوانان، اول به عنوان مشاور یا به عنوان مدیرکل و در نهایت به عنوان معاون به کار گیرند. به آنها گفتم معاونان خودتان را کمک کنید که به راحتی بتوانند مسئولیت وزارت را در آینده بر عهده بگیرند. ما اگر درست از این روند استفاده نکنیم و نتوانیم افراد لایق جوان را تربیت کنیم برای دولتهای بعد، کشور ما بعداً با مشکل مواجه میشود. البته درست است که مشکلاتمان تنها مشکلات داخلی نیست، مشکلات خارجی هم هست. در گذشته هم مشکلات خارجی زیاد داشتیم البته امروز شکلش مقداری عوض شده، ولی چه مشکل خارجی و چه مشکل داخلی، باید با مدیریت مدیران لایق حل شود، چون راه دیگری نداریم. مدیران لایق باید بار مسئولیت را بر دوش بگیرند، مردم هم باید در برابر مشکلات بتوانند صبوری کنند تا از مشکلات عبور کنیم.
یک دستگاه اطلاعاتی تحلیل نادرستی از شرایط داشت
حالا معاونین محترم وزرا، یا افرادی که در چنین سمتهایی هستند، در بخشی از امور تصمیمگیر هستند، یعنی کارشناسان مربوطه مسائل را به معاون منتقل میکند و معاون هم در حد اختیارات خودش تصمیم میگیرد و یا اینکه کار تصمیمسازی را انجام میدهد و این تصمیمسازی را به وزیرش یا معاون رئیسجمهور منتقل میکند و بعد او هم در دولت یا مجامع دیگر عرضه میکند تا به نتیجه برسد.
خیلی مهم است افرادی که تصمیمسازی میکنند، چگونه و با چه هنری تصمیمات را بتوانند به گونهای بسازند که درست و دقیق باشند. ما مواردی داشتیم که افرادی که تصمیمسازی میکردند، به دلیل اشتباه آنان، اگر درست دقت نمیشد، شاید کل کشور دچار یک معضل بزرگ میشد.
حالا من اشاره میکنم به یکی از آن موارد در گذشته. ما در سال 69 در شرایطی بودیم که کویت توسط عراق و صدام اشغال شده بود و ائتلافی تشکیل شده بود تا کویت را آزاد کند. وقتی این ائتلاف شکل گرفت و اولین واحد از نیروها به منطقه آمدند، یک دستگاه اطلاعاتی به ما خبر داد و گفت این ائتلاف برای آزادی کویت نیامدهاند، این ائتلاف برای حمله به ایران آمدهاند. خُب خیلی مسأله مهمی بود که این ائتلاف برای چه مقصدی آمدهاند. آن دستگاه اطلاعاتی این نامه را هم به من که آن وقت دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم و هم به رئیسجمهور نوشته بود که آن وقت آیتالله هاشمی رفسنجانی بود، من همان لحظه تلفنی با آن مسئول صحبت کردم و گفتم آیا این گزارش دقیق است؟ گفت بله ما دلایل کافی داریم. گفتم پس، فردا 7 صبح ما جلسه میگذاریم شما با کارشناسانتان بیایید. ما صبح فردا جلسه تشکیل دادیم و در آن جلسه دیدیم که این آقا هیچ دلیل قانعکنندهای ندارد. دلایلی داشت که بیشتر تحلیل بود. با اینکه این دستگاه، دستگاه اطلاعاتی بود و میبایست به ما اطلاعات میداد نه تحلیل که متأسفانه حرفهای او بیشتر تحلیل بود. آنجاهایی هم که اطلاعات بود، اطلاعات قابل اعتمادی نبود. من البته در آن جلسه با لحن تند با آن مسئول برخورد کردم و گفتم که شما میدانید چه کار کردید؟ شما میدانید اگر مسئولین بر مبنای این گزارش نادرست شما عمل میکردند بعد چه بلایی سر کشور میآمد؟ البته در آن جلسه جمعبندی شد و به آیتالله هاشمی که رئیسجمهور بود گزارش دادم. رونوشت آن نامه را هم خدمت مقام معظم رهبری فرستادم و با استدلال گفتیم که حرف این دستگاه اطلاعاتی نادرست است.
بنابراین گاهی میشود که یک دستگاهی اشتباه میکند. من آن دستگاه را اصلاً متهم نمیکنم و بههرحال یک بخشی از حرفها تحلیل بود، یک بخشی هم اطلاعاتی بود که به نظر من اطلاعات بیپایه و سستی بود که قابل اعتماد نبود.
اشتباه تصمیمسازان این بود که حمله آمریکا و اسرائیل به کشور را غیرمحتمل میدانستند
اگر بنا باشد تصمیمگیر، در برابر افرادی که تصمیمساز هستند دقت لازم را به خرج ندهد و تسلیم نظرات آنها شود گاهی خیلی مشکل ایجاد میشود و برای کشور خطرناک خواهد بود. خیلی مهم است که تصمیمسازها، با هوشیاری و دقت کامل عمل کنند، خود ما در آن مقطع در دبیرخانه بیشتر تصمیمساز بودیم و تصمیمگیری در شورای عالی امنیت ملی انجام میشد. در مواردی هم تصمیمگیر بودیم.
بنابراین خیلی مهم است آنهایی که این مسئولیت را به عهده دارند، یعنی مسئولیت تصمیمسازی، چگونه بتوانند به آنهایی که تصمیمگیر هستند، مطالب لازم و دلایل لازم و تحلیل لازم را ارائه نمایند تا آنها بتوانند تصمیم درستی اتخاذ کنند، بنابراین تصمیمسازها همواره نقش مهمی دارند.
در مسائل و حوادثی هم که امروزه ما با آنها مواجه هستیم، در سطح منطقه یا در سطح جهان، یک بخشی برمیگردد به آنهایی که در مقاطعی تصمیمسازی کردند. من خودم در این زمینه با دوستان در مقاطع مختلف بحث میکردم، یک بحث این بود که اساساً در آینده – چون این بحثها مربوط میشود به ده، پانزده سال قبل – در شرایطی ممکن است آمریکا به ما حمله کند؟ آیا ممکن است در شرایطی اسرائیل به ما حمله کند؟ دوستانی صاحبنظر بودند که میگفتند امکان ندارد که اسرائیل به ما حمله کند. بعد هم دلایلی میآوردند و میگفتند اگر اسرائیل به ما حمله کند میداند که ظرف چند روز منهدم و نابود میشود. آمریکا هم به ما حمله نخواهد کرد به دلیل اینکه اگر به ما حمله کند، میداند ظرف چند روز یا چند هفته بعد صد هزار آمریکایی در منطقه که در پایگاههای مختلف هستند از بین خواهند رفت و باید دهها هزار جنازه حمل کند. بنابراین به ما حمله نمیکنند.
من میدانم آن عزیزان افراد قابل اعتمادی بودند و بر مبنای تفکر و محاسبهای این تصمیمسازیها را میکردند و به مسئولین بالاتر گزارش میدادند، ولی من هیچوقت قانع نبودم از مطالب آنها و همیشه تصریح میکردم به آنها که حرف شما درست نیست و ما باید خودمان را تقویت کنیم و به این محاسبات غیردقیق نباید خوشبین باشیم و راحت و بدون دغدغه در کناری بنشینیم و بگوییم کشور ما کاملاً در امن و امان است و هیچ مشکلی برای ما پیش نخواهد آمد.
دستگاهی میگفت موضوع آب به راحتی قابل حل است
پس این خیلی مهم است که ما در هر مقطعی در مباحث گوناگون اعم از بحث امنیت ملی یا اطلاعاتی یا در موضوعات دیگر یا در مباحث اقتصادی چگونه کارشناسی کنیم. باید از همهٔ نیروی کارشناسی به خوبی استفاده کنیم تا تصمیمگیرها بتوانند درست تجزیه و تحلیل کنند و بتوانند از نظرات تصمیمسازها استفاده کنند.
شما خودتان هم در مقاطعی تصمیمگیر بودید و کارشناسان به شما نظر میدادند و گاهی هم تصمیمساز بودهاید برای وزیر یا حتی وزیر هم تصمیمساز بوده برای هیأت وزیران، که گاهی تصمیمسازیها مبنای درست داشت و گاهی هم به عکس قابل اعتماد نبود.
نمونهای را بگویم؛ یک دستگاهی به ما میگفت که موضوع آب در کشور به راحتی قابل حل است. طرحی را ارائه میکرد به کمک یک کشور دیگر و میگفت که اگر از این دستگاهها در نقاط مختلف کشور استفاده کنیم، همه ابرهایی که به آسمان ایران میرسند توسط این دستگاهها جلوی عبور آنها گرفته میشود و در ایران بارندگی رخ خواهد داد و اگر این دستگاه فعال نباشند ابرها از کشور عبور میکنند. روشن بود که مسأله به این سادگی نیست، اگر این مسأله به این سادگی بود کشورهای دیگر هم این کار را میکردند، چطور هیچ کشور دیگری این کار را نکرده بود. بعضی از افراد آدمهای خیلی خوبی هستند ولی حرفی که میزدند دقیق نیست. بعضیها هم به اسم آب دنبال نان هستند.
همان دستگاه در مقطع دیگری آمد و گفت ما از طریق دیگر مسأله آب را حل میکنیم؛ از طریق چاههای ژرف. برای من نقشه آوردند و توضیح دادند. گفتم یک نمونه اشکالی ندارد، یک نمونه اجرا کردند، پس از اجرای آن نمونه گفتند خیلی موفقیتآمیز بوده است. برخی از نمایندههای آن استان هم برای من نامه نوشتند و تبریک گفتند که اصلاً این استان با این طرح احیاء و آباد شد، ولی بعد دیدیم این چنین نشد و آب کیفیت لازم را ندارد، بعد از مدت کوتاهی هم آب استحصالی رو به کاهش گذاشت و آب هم آنقدر شور بود که قابل استفاده نبود.
در دولت تدبیر و امید برای طرح آب 8 میلیارد دلار هزینه کردیم
خیلی مهم است که ما در مسأله کارشناسی بتوانیم یک کارشناسی دقیق را در هر مسألهای انجام بدهیم. البته مواردی هم بود که با کارشناسی بسیار دقیق و موفقی روبهرو میشدیم. مثلاً در مورد همین مسأله آب که همواره کمبود آن یک معضل بزرگی در کشور ما هست، طرحهای خوبی اجرا شد. مثلاً طرحهایی که بتوانیم آبیاری کشاورزی را مدرن کنیم و از آبیاری سنتی استفاده نکنیم که خیلی مفید و مؤثر بود. در میلیونها هکتار اراضی کشاورزی اجرا کردیم و هر آنچه که آبیاری مدرن قبل از دولت ما بود آن را به دو برابر افزایش دادیم؛ یعنی در مساحتی که آبیاری مدرن انجام میشد پایان هشت سال دولت ما به دو برابر افزایش یافت.
در کانالکشی و زهکشی هم کار بزرگی انجام گرفت. 300 هزار هکتار در ایلام و خوزستان و 46 هزار هکتار در زابل عملیاتی شد. در مناطق گرمسیری هم پروژههای بسیار بزرگی اجرا شد.
برای مهار آبها هم یک طرح بسیار بزرگی اجرا شد. من از زمانی که در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بودم در این زمینه کار کرده بودیم و طرحی را بردیم در شورای عالی امنیت ملی تصویب کردیم و من هم در سالهای بعد دنبال اجرای آن بودم. این مصوبه مربوط به آخر دولت آقای هاشمی بود که در دولت آقای خاتمی هم پیگیری میکردیم، منتهی چون هزینهاش بالا بود کار به کندی پیش میرفت. تا در دولت تدبیر و امید که 8 میلیارد دلار برای اجرای این طرح اختصاص دادیم. تا آن زمان هیچ دولتی 8 میلیارد دلار برای آب هزینه نکرده بود. ولی در دولت ما 8 میلیارد دلار هزینه کردیم. کار بزرگی انجام گرفت. چند میلیارد مترمکعب آب مهار شد و توانستیم بیش از 5 میلیارد متر مکعب را مهار و از آن بهرهبرداری کنیم.
یا اینکه آب را از خلیج فارس و دریای عمان شیرینسازی کردیم و به داخل کشور آوردیم. آب به سیرجان و یزد و بعداً به اصفهان رسید که این طرح همچنان قابل توسعه است در منطقه شرق کشور. حتی یک طرح مهم برای خرید آب از کشورهای دیگر هم مطرح بود که خیلی در این زمینه موفق نبودیم.
ما باید کار کارشناسی درست در همه زمینهها انجام بدهیم، تا بتوانیم کار را پیش ببریم و به نتیجه برسانیم. حالا این که من به بحث کار کارشناسی تأکید میکنم به این دلیل است که دولت امروز با مشکلات فراوانی مواجه است که میشود با طرح کارشناسی شده این مشکلات را کاهش داد یا حل کرد.
در سه مورد با اوباما به توافق رسیدیم
بحث دیگری هم هست که از فرصتها باید به خوبی استفاده کرد که این هم بحث مهمی است. گاهی برخی از فرصتها قابل تکرار نیست. مثلاً دوران اوباما و دوران بایدن دو فرصتی بود که ما میتوانستیم برای پیشبرد برخی از امور استفاده کنیم. البته ما در دورهٔ اوباما که با هم تلفنی صحبت کردیم در سه مورد ما با هم بحث کردیم و به توافق رسیدیم. یعنی دو طرف قبول کردیم که در مرحله اول مسأله هستهای حل شود و سپس دو مسأله دیگر. گرچه آقای اوباما میخواست هر سه مسأله را با هم پیش ببریم که من به او گفتم اگر اولی به خوبی انجام شود، میتوان دو مورد دیگر را در فرصت بعدی انجام داد که او در نهایت قبول کرد. بنا نبود که برجام اول و آخر داستان ما باشد، برجام آغازی بود که دنبالهاش میبایست طرحهای دیگری هم اجرا میکردیم.
در دورهٔ بایدن هم باز هم فرصتی بود که لااقل میشد برجام احیا بشود که آن هم از دست رفت، یعنی گاهی فرصتهایی وجود دارد که اگر آن فرصتها از دست برود معلوم نیست بعد چه میشود. همین امروز هم ممکن است در سیاست خارجی یک اقداماتی بشود انجام داد که 6 ماه دیگر امکان آن نباشد و راهش بسته شود. خیلی مهم است که ما از همهٔ فرصتها به خوبی در زمانش استفاده و بهرهبرداری کنیم.
آرمان اول ما ایران است
شما که کارشناس در هر رشتهای هستید، در سیاست خارجی یا در سیاست داخلی یا مسائل اقتصادی یا مسائل فرهنگی یا مسائل امنیتی و اجتماعی، در هر موضوعی که متخصص هستید و نظری دارید، باید آن نظرات را به مسئولین فعلی منتقل کنید. ما راه دیگری نداریم. باید این نظرات را به آنهایی که امروز مسئولیت اجرا را به عهده دارند منتقل نماییم.
مهمترین مسأله این است که باید دنبال چه اهدافی باشیم؟ آرمان ما چیست؟ اهداف ما چیست؟ به نظر من باید در پی سه آرمان اصلی باشیم و باید آنها را دنبال کنیم. آرمان اول ما ایران است، ایران باید با عظمت بماند. ایران باید حفظ شود، تمامیت ارضی ایران باید حفظ شود، حاکمیت ملی باید از آنِ مردم باشد، ما ایرانی میخواهیم یکپارچه، ماندگار، پایدار، قوی، با مردمانی که بتوانند برای کشور خودشان تصمیمگیر باشند. برای سرنوشت و زندگی خودشان تصمیمگیر باشند، شوخی است اینکه ما اینجا بنشینیم و بگوییم این طرح یا این برنامه را تصویب میکنیم یا در این موضوع تصمیم میگیریم، در حالی که مردم از آن تصمیم راضی نباشند. اگر طبق خواسته مردم نباشد هیچ تصمیمی در جامعه عملیاتی نخواهد شد.
چرا سر هر مسألهای جامعه دوقطبی میشود؟
وحدت و انسجام جامعه برای سربلندی ایران اصل مهمی است. متأسفانه امروز در جامعهٔ ما بر سر هر مسألهای شاهد دوقطبیسازی هستیم. در هر موضوعی فوراً با هم دعوا داریم. حتی در مسأله ساده استفاده از فضای مجازی هم سالهاست رودرروی یکدیگر هستیم. در حالی که در همین منطقه ما، کشورهای دیگر دهها قدم از ما در فضای مجازی و سایبری و هوش مصنوعی جلوتر هستند و ما هر روز عقبتر میرویم. بر سر هر مسأله اجتماعی فوری جامعه دوقطبی میشود. آقایی سخنی میگوید حالا خوب یا بد، صحیح یا ناصحیح، فوری جامعه را دوقطبی میکنیم. این طرف یک عَلَم برافراشته میشود آن طرف عَلَم دیگر. چرا فوری جامعه را دوقطبی میکنیم؟ مثل اینکه عدهای توجه به مشکلات اساسی کشور ندارند و نمیدانند ما در چه شرایطی هستیم، باید همواره آن آرمانهای اصلی مدنظر همه ما باشد.
آرمان دوم ما سربلندی اسلام است
بنابراین آرمان اول ما باید ایران باشد، آرمان دوم ما باید سربلندی اسلام باشد، اسلام به عنوان اساس اعتقاداتمان و پایه معنویت، اسلام به عنوان اساس اخلاق و رفتار درست، اسلام به عنوان آئینی که مسیر هدایت را به ما نشان میدهد، خب این اسلام میتواند ما را متحد و منسجم کند و همه ما را کنار هم قرار بدهد، ما را قدرتمند، فداکار و ایثارگر بسازد. بنابراین سربلندی اسلام اصل دوم است.
باید یادگارهای انقلاب اسلامی را حفظ کنیم
دو یادگار هم از انقلاب اسلامی داریم که باید آنها را درست نگه داریم و حفظ کنیم، یک یادگار جمهوریت و یک یادگار اسلامیت است. آیا از جمهوریت و اسلامیت به خوبی حفاظت و حراست میکنیم؟ آیا این جمهوریت را تاکنون خوب حفظ کردهایم؟ یعنی اگر روزی 70 درصد مردم پای صندوق آرا میآمدند ما کاری کردهایم که بشود 75 درصد یا 80 درصد؟ آیا کاری میکنیم که در انتخابات بعدی حضور مردم بیشتر شود؟ حالا یک انتخابات هم اوایل سال آینده داریم برای شوراها، آیا مردم بیشتر پای صندوق خواهند آمد؟ اگر بیشتر شد یعنی معلوم است ما از جمهوریت به خوبی حراست میکنیم.
اما اگر جمهوریت را تبدیل کردیم به بازی جناحی، به بازی سیاسی، این جمع میخواهد که قبیله خودش حاکم باشد، آن جمع دیگر هم میخواهد قبیله خودش حاکم شود. صلاحیت کاندیداها را چگونه رسیدگی میکنیم؟ مردمی که دلبسته بودند به افراد خاصی، ناگهان میبینند در لیست کاندیداها، اسم آنها نیست و غیبشان زده. یک لیست پیش رو هست که آنهایی که مردم میخواستند وجود ندارند. اگر این چنین شد یعنی جمهوریت را تضعیف کردیم.
بدون وحدت و انسجام امنیت امکانپذیر نیست
امروز همانطوری که شما اشاره و تأکید کردید در جامعه ما سه مسأله هست که بسیار مهم است و مردم خواستار آن هستند و بدون این سه نمیشود؛ امنیت، معیشت و پیشرفت. ما باید امنیت را تقویت کنیم. امنیت چه طور تقویت میشود؟ با این وضعی که ما در کشور داریم و هر کسی معرکهای میگیرد، هر کسی یک حرفی میزند، و ما هم به جان هم افتادهایم و رودرروی هم ایستادهایم آیا به جایی میرسیم؟ بدون وحدت و انسجام امنیت امکانپذیر است؟
شما هر چه هم موشک داشته باشید، شما هر مقدار سلاح داشته باشید مگر امنیت درست میشود؟ من که این را میگویم، دولتی داشتم که ردهٔ قدرت نظامی ایران در آغاز دولت من ردهٔ 22 بوده آخر دولت من رسید به ردهٔ 14. یعنی اینقدر ما افزایش قدرت نظامی در 8 سال داشتیم که از ردهٔ 22 رسیدیم به ردهٔ 14. وزیر دفاع دولت یازدهم اعلام کرد و گفت در این سه سال و نیم پیشرفت نظامی ما بیش از ده سال قبل در سلاحهای استراتژیک بوده است.
دولت حداقل باید یک کار مهم انجام دهد
بله ما نیاز داریم به سلاح، قبول داریم که سلاح مورد نیاز ما هست، درست است، نیاز به قدرت دیپلماسی داریم، اما فوق همه اینها مردم هستند، اگر مردم بودند و همه حاضر در صحنه بودند و به آینده امیدوار بودند، امنیت خواهد بود. دولت چهاردهم یا پانزدهم یا دولت بیستم، هر دولتی که میخواهد باشد اگر میخواهد مردم در صحنه باشند حداقل باید یک کار مهم انجام دهد، من نمیگویم ده کار مهم، حتی یک کار مهم میتواند مردم را امیدوار کند.
وقتی شروع به کار کردیم از 3000 تومان هم پایینتر آمد. رئیس بانک مرکزی ما هر روز مصاحبه میکرد که دلار 3000 تومان است، وقتی هیچ کس گوش نمیکرد، باز هم دلار 2700–2600 تومان بود، کسی حرفش را گوش نمیکرد، چرا؟ به دلیل امید.
حسن روحانی کی بود؟ یا دولت یازدهم چه دولتی بود؟ دلیل اصلی آن امید بود. ما یک قول به مردم دادیم، مردم هم اعتماد کردند به ما. مردم امید پیدا کردند.
ما همان هفتههای اولی که دولت را تشکیل دادیم، تصمیم گرفتیم دو نرخ ترجیحی دلار برای کالاهای اساسی را یکی کنیم. دلار 1226 تومانی و دلار 2488 تومانی بود. ما تصمیم گرفتیم دلار 1226 را حذف کنیم و تکنرخی کردیم. بعضی از دوستان در دولت از بار تورمی آن هراس داشتند. گفتند شما میخواهید یک دفعه قیمت ارز را دو برابر کنید؟! ولی بازار اصلاً توجه نکرد و هیچ کس متوجه این تغییر نشد و کوچکترین تأثیر تورمی هم نگذاشت. چرا؟ به خاطر امید مردم.
مردم امیدوار بودند که یک کار مهمی دارد انجام میشود، حالا 100 درصد هم مردم مطمئن نبودند، مثلا 60 درصد، 70 درصد اطمینان داشتند، ما به مردم قول داده بودیم در 100 روز اول یک سری کارهایی انجام میدهیم که پایان 100 روز شما خواهید دید، خب مردم امیدوار شدند، این امید باعث شد که این حذف دلار 1226 تومانی هیچ اثری نگذاشت.
تغییر قیمت بنزین تورم را افزایش نداد
در مسأله قیمت بنزین هم همینطور بود. در جلسات اقتصادی بحثهای زیادی شد. همه میگفتند تغییر قیمت بنزین بار تورمی شدیدی دارد. حالا در مجلس برخی از نمایندهها میگفتند 40 درصد تورم دارد. در جلسهٔ اقتصادی دولت هم دوستان از تورم 25 درصد تا 4 درصد پیشبینی میکردندو ما آمدیم اجرا کردیم، بنزین 400 تومانی شد 700 تومان، بنزین 700 تومانی شد 1000 تومان. تورم چقدر رفت بالا؟ یک واحد درصد هم نرفت بالا. قیمت کالاها و خدمات تکان نخورد اصلاً، چرا؟ برای اینکه مردم اطمینان کرده بودند به برنامه ما. در همان سال 92 هم رسیدیم به توافق موقت ژنو که اعتماد مردم بیشتر شد و مطمئن شدند که در مراحل بعدی هم به پیش میرویم.
لازم است همه به دولت چهاردهم کمک کنیم
بنابراین حداقل در یک مورد مهم مردم باید امیدوار شوند. اگر دولتی میخواهد مردم اعتماد کنند باید یک مورد مهم انجام شود تا بعد همه مردم هم کمک کنند. نسبت به دولت چهاردهم که مقام معظم رهبری فرمودند به دولت کمک کنید خب لازم است همه کمک کنیم به این دولت. شما هم همه کارشناسید، صاحبنظر و اهل فکر هستید، کمک کنید به این دولت تا یک کار مهم را حداقل بتواند انجام بدهد. حالا آن کار اقتصادی باشد، اجتماعی باشد یا مورد دیگر، خلاصه یک کار مهم باید انجام شود که مردم احساس کنند که یک تحول بزرگ در پیش روست. یک کار بزرگ در پیش خواهد بود. آن وقت در کنار آن، به مردم هم بگوییم که آنها هم کمک کنند. اگر این امید نباشد و ما یک هدف بزرگی را برای مردم بیان و عملی نکنیم مردم امیدوار نمیشوند و کمکم مشکلات زیادتر میشود. وقتی مشکلات داخلی زیاد شد آن زمان دشمن خارجی هم طمع میکند.
برای ایران باعظمت، بنبست سیاسی معنا ندارد
در سیاست خارجی باید شاهد حرکتی باشیم. من یک بار دیگر هم گفتم بنبست سیاسی پذیرفتنی نیست. میدانم امروز حرکت در سیاست خارجی، بسیار سخت و مشکل است اما بنبست برای یک کشور باعظمتی مثل ایران خیلی حرف بزرگی است. اینکه بگوییم در سیاست خارجی، هیچ روزنهای وجود ندارد، من نمیپذیرم. اینکه بنبست کامل داریم و برای گشایش هیچ کاری نمیشود کرد، غیرقابل قبول است.
البته همه مشکلات معیشتی مردم در کوتاه مدت حل نمیشود ولی باید در یک مورد یک قدم مهم برداشت. به نظر من اگر مردم ببینند ما در مبارزه با فساد جدی هستیم، همین یک مسأله را ببینند، اگر جلوی قاچاق بنزین و قاچاق گازوئیل یا قاچاق کالا را بگیریم یا ببینند کالایی که صادر شده ارز آن به طور کامل برمیگردد و در خارج نمیماند، اگر ببینند در مبارزه با مفاسد جدی هستیم و درآمد آن به جیب مردم میآید، شاهد یک تحول در زندگی مردم خواهیم بود.
تمام امور را شفاف کنیم
مسأله مبارزه با فساد یک مورد بود که من مثال زدم. مسأله شفافیت هم میتواند مورد دیگر باشد. بیاییم تمام امور را شفاف کنیم. همین امسال بودجه را به طور کامل شفاف کنیم. یکی از کارهایی که در دولت تدبیر و امید انجام شد، این بود که بودجه کاملاً شفاف شد و در معرض افکار عمومی و دید مردم قرار گرفت که هر دستگاهی چقدر اعتبار دارد و چگونه هزینه میکند. این را شفاف کردیم، الان هم دولت میتواند شفافتر کند که مردم ببینند دستگاههای بیخاصیت اعتباراتشان حذف شده، ممکن است رقمش خیلی زیاد نباشد اما همین که مردم ببینند دولت برای حفظ اموال مردم جدی است یک امید خوبی برای مردم خواهد بود.
در موضوع پیشرفت هم همینطور است؛ یعنی در کنار امنیت و معیشت، در مسأله پیشرفت هم باید یک کار مهمی انجام شود. حتی اگر یک کار مهم باشد مثلا اگر ما بتوانیم راهآهن بندر چابهار را به آستارا وصل کنیم این یک کار بزرگ در پیشرفت است. چون یک مسیر حمل و نقل مهمی در منطقه فعال میشود. همین که مردم ببینند یک طرح مهم در حال اجراست، امیدوار میشوند.
در سایه برجام در تولید ریل خودکفا شدیم
در دولت ما یکی از تصمیمات اساسی مسأله ریل بود. برای ریل کار بزرگی شد، توانستیم در سایه برجام در تولید ریل خودکفا بشویم. قبلاً ریل را وارد میکردیم، ولی بعد توانستیم خودمان تولید کنیم.
یکی از آثار برجام همین بود که ما توانستیم در ریل خودکفا شویم و خودمان تولید کنیم و در کار ریل یک قدم بزرگ برداشتیم. طول راه ریلی، 20 درصد در دولت تدبیر و امید افزایش یافت. 5 استان بزرگ به راهآهن سراسری وصل شد، از همدان گرفته تا کرمانشاه تا ارومیه تا رشت و تا تبریز در مسیر جدید و حتی کردستان که به گردنه صلواتآباد نزدیک شد. همین مسأله راهآهن چابهار به زاهدان بخش بزرگ آن در آن دولت انجام گرفت. میخواهم بگویم که در مسأله پیشرفت دولت حداقل یک طرح مهمش را به مردم اعلام کند و عمل نماید.
در مجموع از طرف دولت در هر سه زمینه یعنی امنیت، معیشت و پیشرفت حداقل یک قدم مهمی برداشته شود تا مردم امیدوار شوند. بعد هم از مردم بخواهیم که آنها هم پشتیبانی کنند.
در پایان از همه شما به عنوان کارشناسان با تجربه و سایر کارشناسان و اهل نظر میخواهم که به میدان بیایید و به دولت کمک کنید تا بتوانیم انشاءالله به یک نقطه مطلوبی برسیم به حول و قوه الهی.
.gif)
.gif)







0 دیدگاه