به گزارش پارسینه، در سال های اخیر، طب سنتی در ایران به یکی از بحث برانگیزترین و پرچالش ترین پدیده های اجتماعی تبدیل شده است. از نسخهنویسی عطاریها در دل بازار تا تجویزهای پر آب و تاب در فضای مجازی، از صفهای طولانی جلوی کلینیکهای مدعی درمان قطعی برخی از بیماری ها تا ویدیوهایی با میلیونها بازدید در اینستاگرام، طب سنتی حالا بخش مهمی از زندگی روزمره مردم شده است اما نه همیشه در جهت درست.
-
طب سنتی؛ از کتاب قانون تا نسخهپیچی مجازی
طب سنتی در تاریخ ایران جایگاه ویژهای داشته و هنوز هم منابع کلاسیک آن در برخی دانشکدههای پزشکی دنیا تدریس میشود. اما شکاف بین آنچه در متون اصیل این دانش آمده با آنچه امروز بهنام «طب اسلامی» یا «درمان طبیعی» در فضای مجازی و رسانهها تبلیغ میشود، روز به روز عمیقتر شده است. در دهه اخیر، طب سنتی در ایران بهجای آنکه در ساختاری علمی بازتعریف و تلفیق شود، به یک فضای آشفته بدل شده که در آن افراد فاقد تحصیلات علمی، نسخهپیچی میکنند، عطاریها به مراکز درمانی تبدیل شدهاند و سلامت عمومی در خطر افتاده است.
-
نبود چارچوب قانونی و نظارتی مشخص
یکی از اصلیترین مشکلات طب سنتی در ایران، نبود چارچوب قانونی روشن است. وزارت بهداشت از یکسو تلاش دارد تا طب سنتی را در قالب دانشگاهی توسعه دهد؛ بهگونهای که در حال حاضر در برخی از دانشگاههای علوم پزشکی، رشته طب سنتی با ظرفیت محدود تدریس میشود. اما از سوی دیگر، صدها عطاری بدون مجوز یا با مجوزهای غیرپزشکی در حال فروش داروهای گیاهی هستند که اغلب فاقد تاییدیه علمی یا بهداشتی هستند.
سردرگمی نهادهای ناظر نیز مزید بر علت شده است. سازمان غذا و دارو، وزارت بهداشت، نظام پزشکی، اتحادیه عطاریها و حتی نهادهای مذهبی هرکدام در این حوزه نقشی مبهم و گاه متضاد ایفا میکنند. نتیجه، بازاری بهشدت بیقاعده و پرآسیب است که سلامت مردم را تهدید میکند و هیچ مرجع مشخصی پاسخگو نیست.
-
طب سنتی یا سود سنتی؟
رشد فزاینده بازار داروهای گیاهی، روغنهای ترکیبی، نورهها، دمنوشهای ضدسرطان و هزاران فرآورده دیگر، این بازار را به محلی پرسود برای سودجویان تبدیل کرده است. تبلیغات گسترده در فضای مجازی، همراه با روایتهایی احساسی از درمانهای معجزهآسا، ذهن بسیاری از مردم را تسخیر کرده است. در این میان، برخی با سوءاستفاده از باورهای دینی، طب سنتی را با اعتقادات مذهبی گره زده و عملاً از آن ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به ادعاهای بیپایه خود ساختهاند.
پدیده «طبنمایان مجازی»، کسانی که بدون هیچگونه مدرک علمی، با عنوانهایی مانند «حکیم»، «استاد طب اسلامی» یا «دکتر طب طبیعی» فعالیت میکنند از جمله آسیبهای جدی امروز است. بسیاری از این افراد در شبکههای اجتماعی با دنبال کننده های میلیونی، توصیههایی ارائه میدهند که نه تنها کمکی به درمان نمیکند، بلکه گاهی سلامت بیماران را به خطر میاندازد.
-
تعارض با پزشکی مدرن؛ در خدمت و خیانت طب سنتی
یکی از بحثهای مهم در حوزه طب سنتی، رابطه آن با پزشکی مدرن است. آیا این دو قابل جمعاند یا ذاتاً در تعارض با یکدیگر قرار دارند؟ بسیاری از پزشکان بر این باورند که طب سنتی، اگر بر پایه اصول علمی بازنگری و استاندارد شود، میتواند بهعنوان مکمل درمان مدرن مورد استفاده قرار گیرد؛ چنانکه در بسیاری از کشورهای آسیایی مانند چین، این تلفیق صورت گرفته است.
اما در ایران، بهدلیل نگاه صفر و صدی حاکم، این دو حوزه اغلب در تقابل با هم دیده میشوند. عدهای طب سنتی را وحی منزل و جایگزین کامل پزشکی مدرن میدانند، در حالی که گروهی دیگر، هرگونه رجوع به طب سنتی را نوعی خرافهگرایی قلمداد میکنند. این دوگانه مخرب، به جای تقویت ظرفیت درمانی کشور، نوعی بحران اعتماد را در میان مردم به وجود آورده است.
-
آیندهای مبهم، نیازمند تصمیمی شفاف
طب سنتی به خودی خود نه مضر است و نه مقدس؛ بلکه دانشی است که باید همانند دیگر حوزهها، بر پایه پژوهش، استانداردسازی و نظارت علمی توسعه یابد. اگر دولت، دانشگاهها و نهادهای ناظر نتوانند چارچوبی دقیق و قابل اجرا برای استفاده از این ظرفیت تعریف کنند، طب سنتی همچنان در میانه خرافه، بازار و سیاست، سرگردان خواهد ماند.
در شرایطی که بسیاری از بیماران به دنبال درمانهای کمهزینه و طبیعی هستند، فرصت بینظیری برای تقویت درمانهای مکمل و استفاده از دانش بومی وجود دارد. اما این فرصت تنها در صورتی قابل بهرهبرداری است که ابتدا این کلاف سردرگم باز شود؛ با صداقت، علم، و قانونی شفاف.
0 دیدگاه