به گزارش پارسینه، طی سالیان اخیر کمبود آب و قطعیهای مکرر آن در شهرهای مختلف کشور، بار دیگر توجه همگان را به بحران آب در ایران جلب کرده است؛ خشکسالیهای پیدرپی و مصرف بیرویه آب از یک سو و کاهش منابع زیرزمینی از سوی دیگر، مسئلهی آب را در ایران پیچیدهتر کردهاند.
البته به این فهرست باید فرونشست زمین در شهرهای مختلف، نابودی تالابها، تغییرات اکوسیستم، تشنگی حیات وحش، بحران دریاچه ارومیه و... را نیز اضافه کرد.
بحران آب در ایران دیگر فقط معادلهای میان بارش و مصرف نیست؛ مسئلهای است درهمتنیده با بخش صنعت و اقتصاد ، کشاورزی، حتی فرهنگ مصرف ما.
در حالی که بسیاری از شهرها با محدودیتهای جدی در تأمین آب شرب روبهرو هستند، هنوز الگوهای مصرف و شیوههای مدیریت منابع تفاوت چندانی با گذشته نکرده است.
بحران آب در تهران؛ پایتختی با سدهای خالی
تهران، شهری که روزگاری بر دامنهی کوههای پرآب البرز میدرخشید، امروز با بزرگترین بحران آبی در تاریخ خود دستوپنجه نرم میکند. سطح ذخایر سدهای تهران به کمتر از 11 درصد ظرفیت کاهش یافته، یعنی پایینترین رقم در بیش از 60 سال گذشته.
در برخی از این سدها مانند لار و لتیان، سطح آب به حدی پایین آمده که بخشی از دیوارههای بتنی سد نمایان شده است.
مدیر سد لتیان خبرداد: کمتر از 10 درصد آب داریم! حجم مخزن سد لتیان در بالاترین ارتفاع 76 میلیون متر مکعب است. ذخیرۀ آب سد به کمترین میزان طی 60 سال گذشته رسیده است.
محمد پازشگر، مدیر سد لتیان، یکی از منابع اصلی تأمین آب تهران، در گفتگو با خبرنگار مهر از وضعیت این سد توصیف نگرانکنندهای ارائه داد و افزود: ورودی آب به سد صفر است، در حالی که سطح آب 40 متر پایینتر از حد معمول قرار دارد.
وی گفت: عمق آب اکنون به 30 متر رسیده و حجم ذخیرهشده حدود 8 میلیون متر مکعب است، یعنی تنها 10 درصد ظرفیت، و نیمی از آن هم قابل برداشت نیست.
اردکانی، مدیرعامل آب تهران: برای اولینبار طی 60 سال گذشته وارد ششمین سال خشکسالی مستمر در تهران شدیم.
محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران به الگوی مصرف آب نیز اشاره کرد و گفت: 61 درصد مشترکان تا دو برابر الگو (260 لیتر در روز به ازای هر نفر) مصرف میکنند، 34 درصد در حد الگو (130 لیتر) و 5 درصد نیز بیش از دو برابر که بدمصرف تلقی میشوند.
بنابراین باید گفت که پایتخت هر روز بیشتر از آنچه طبیعت به آن میدهد، مصرف میکند.
عوامل متعددی در تشدید این وضعیت نقش دارند: رشد جمعیت، توسعهی نامتوازن شهری، ساختوساز در حریم منابع آب، و از همه مهمتر، فرهنگ مصرفی که هنوز میان «آب داشتن» و «آب نگهداشتن» تفاوتی قائل نیست.
از سوی دیگر، کاهش بارندگی در حوضههای آبریز البرز مرکزی و جنوبی سبب شده تا ورودی سدها به پایینترین سطح در 6 دههی گذشته برسد.
در تازهترین اظهار نظر رسمی، وزیر نیرو اعلام کرده است که ممکن است در برخی شبها فشار آب در تهران و چند کلانشهر دیگر به صفر برسد. او از مردم خواسته تا برای روزهای بحرانی «مخزن ذخیرهی آب» در ساختمانهای خود نصب کنند.
این هشدار، هرچند در ظاهر توصیهای فنی است، اما در واقع نشانهای آشکار از ورود بحران آب پایتخت به وضعیت فوقالعاده است.
بحران در شهرستانها؛ نقشهای از تشنگی
اما بحران فقط به تهران محدود نیست. نگاهی به نقشهی کشور نشان میدهد که تقریباً در تمام حوضههای آبریز ایران، تراز منفی آب زیرزمینی ثبت شده است.
اصفهان: زایندهرود دیگر فقط در تقویمها جریان دارد. کاهش بارش و برداشتهای بیرویه از چاهها، زمینهای کشاورزی شرق اصفهان را به بیابان بدل کرده و فرونشست زمین به بیش از 20 سانتیمتر در سال رسیده است.
خوزستان: با وجود رودخانههای بزرگ، خشکسالی باعث شده بخشهایی از استان با تنش آبی روبهرو شوند. تالابهای هورالعظیم و شادگان نیز به شدت آسیب دیدهاند.
فارس و کرمان: دشتهای این دو استان از خشکترین مناطق ایراناند. چاههای غیرمجاز، افت سطح آب زیرزمینی و کمآبی دریاچهی بختگان و مهارلو نشانه بحران واقعی آب در این مناطق هستند.
سیستانوبلوچستان: استان سیستان و بلوچستان مدت ها است با بی آبی و خشکسالی رو به رو است. نماینده مردم چابهار، نیکشهر، کنارک، قصرقند، دشتیاری و زرآباد، در گفتگو با ایسنا نسبت به وضعیت حاد کمآبی در مناطق جنوبی استان سیستان و بلوچستان هشدار داد.
وی با بیان اینکه وضعیت کمآبی در این مناطق از حد هشدار گذشته، افزود: اهالی برخی روستاها روزانه چندین کیلومتر را برای دسترسی به مقدار محدودی آب طی میکنند و در مواردی به ناچار از آبهای آلوده و غیرقابل آشامیدن استفاده میشود که تهدیدی جدی برای سلامت عمومی، بهویژه کودکان و سالمندان است.
از تهرانِ تشنه تا فرونشست در دشتهای اصفهان، از تالابهای خشکیده فارس تا روستاهای بیآب سیستان، بحران دیگر به نقطهای رسیده که مرز جغرافیا را از میان برده است. امروز مسئله، تنها کمبود آب نیست؛ مسئله، نحوهی زندگی در سرزمینی است که روزبهروز گرمتر و خشکتر میشود.
به نظر می رسد الویت بندی مصرف در شرایط بحرانی کنونی باید بر آب شرب و بهداشت باشد.
همچنین نوسازی شبکههای فرسودهی آب شهری باید در الویت قرار گیرد
آموزش و فرهنگسازی هدفمند نیز نکته ای مهم است؛ برنامههای تبلیغاتی صرف کافی نیست. باید آموزش مصرف درست از مدارس و رسانهها آغاز شود و به مشارکت اجتماعی تبدیل گردد.
اصلاح الگوی کشت،بهبود سامانههای آبیاری، احیای آبهای زیرزمینی، تعیین سهم برداشت مجاز از سفرههای آب،استفاده از پساب تصفیهشده، سرمایهگذاری در فناوریهای نو در زمینه آب بخشی از راهکارهای اساسی برای عبور از بحران آب در سرزمین ایران است.
.gif)
.gif)







0 دیدگاه