چند نکته مهم در مورد ایمنی و سلامت روان در دوران جنگ

در شرایطی که منطقه خاورمیانه به‌طور فزاینده‌ای تحت‌تأثیر تجاوزها و جنایات رژیم صهیونیستی قرار گرفته و شعله‌های جنگ به خانه‌های بسیاری از مردم بی‌گناه در کشورمان سرایت کرده است، ضرورت پرداختن به ابعاد انسانی، اجتماعی و روانی این بحران بیش از پیش احساس می‌شود.
چند نکته مهم در مورد ایمنی و سلامت روان در دوران جنگ

 به گزارش پارسینه؛ در شرایطی که منطقه خاورمیانه به‌طور فزاینده‌ای تحت‌تأثیر تجاوزها و جنایات رژیم صهیونیستی قرار گرفته و شعله‌های جنگ به خانه‌های بسیاری از مردم بی‌گناه در کشورمان سرایت کرده است، ضرورت پرداختن به ابعاد انسانی، اجتماعی و روانی این بحران بیش از پیش احساس می‌شود. در چنین وضعیتی، جنگ دیگر تنها مفهومی نظامی نیست، بلکه پدیده‌ای است که با زندگی روزمره‌ی میلیون‌ها انسان و سرنوشتشان گره خورده و حتی می تواند روند عادی زندگی شهروندان یک کشور را از بنیان با اختلال مواجه سازد.

 

به طور کلی، در یک شرایط جنگی، جامعه نه‌تنها با چالش‌های فیزیکی و مادی مانند حملات موشکی، بمباران‌ها و ویرانی زیرساخت‌ها مواجه است، بلکه لایه‌های عمیق‌تری از بحران را نیز تجربه می‌کند: اضطراب جمعی، گسست‌های روانی و از بین رفتن حس امنیت و پایداری روانی برخی از این موارد هستند.

دیگران چه می خوانند:
 

طبیعی است که نخستین واکنش هر فرد در برابر خطر جنگ، پناه گرفتن و حفاظت از جان خود باشد. این اقدام، هرچند ضروری بوده و می بایست در شرایط بحرانی فوری انجام گیرد، اما پاسخ کاملی به ابعاد پیچیده‌ی جنگ نیست چرا که در دل هر لحظه ای که خطرات جنگ در نزدیک محل زندگی افراد حس می شود، ذهن انسان نیز دچار بحران خواهد شد. بحرانی که تنها با پناه گرفتن در پناهگاه‌های فیزیکی قابل حل نیست. این موضوع به خاطر آن است که آغاز و تداوم جنگ می تواند آثار نامطلوبی بر سلامت روان افراد برجای بگذارد.

 

در دوران جنگ، سلامت روانی مردم نقشی برابر با امنیت جانی آنها پیدا می‌کند. آنچه موجب فرسایش اجتماعی در بلندمدت می‌شود، تنها خسارات ساختمانی یا آماری کشته‌شدگان نیست، بلکه آسیب‌های عمیق روانی و جمعی است که گاه تا نسل‌ها باقی می‌ماند. در مناطقی که سال‌ها تحت حملات رژیم صهیونیستی بوده‌اند، مانند غزه یا جنوب لبنان، آثار روانی جنگ را می‌توان در چشمان کودکان، در سکوت پدران، و در تکرار کابوس‌ها لمس کرد.

افسردگی، اضطراب، اختلال خواب، بی‌حوصلگی و از دست دادن حس کنترل بر زندگی، تنها برخی از پیامدهای روانی زندگی در منطقه جنگی هستند. این آسیب‌ها، اگر بدون حمایت مناسب باقی بمانند، می‌توانند به اختلالات مزمن یا رفتارهای پرخطر منجر شوند.

 

نقش خانواده‌ها در چنین شرایطی بسیار حیاتی است. ایجاد فضای امن روانی در خانه، صحبت کردن با کودکان به زبانی ساده اما صادقانه و پرهیز از ایحاد رعب و وحشت بیش‌ازحد می‌تواند از بسیاری از آسیب‌ها پیشگیری کند. در مقابل، انکار واقعیت یا نادیده گرفتن اضطراب کودکان می‌تواند آن‌ها را به‌نوعی در برابر بحران روانی بی‌پناه‌تر کند. والدین باید خود نیز به منابع حمایت روانی دسترسی داشته باشند تا بتوانند برای فرزندان خود تکیه‌گاهی واقعی باشند.

در این میان، رسانه‌ها و نهادهای مسئول نیز باید مسئولانه‌تر عمل کنند. انتشار مکرر تصاویر دلخراش یا تیترهای تحریک‌آمیز، بیش از آنکه آگاهی‌بخش باشد، می‌تواند بر شدت اضطراب عمومی درجامعه بیفزاید. از این جهت، رسانه‌ها باید بین اطلاع‌رسانی دقیق و مدیریت هیجانات جمعی تعادلی هوشمندانه برقرار کنند. مردم در زمان بحران، بیش از هر چیز به صدای آرام و اطمینان‌بخش نیاز دارند، نه به هجوم پیوسته‌ی خبرهای دلهره‌آوری که تمام ذهن و فکرشان را درگیر می سازد.

از سوی دیگر، سازمان‌های بهداشتی و روان‌شناختی می‌توانند با راه‌اندازی خدمات مشاوره تلفنی، ایجاد فضاهای گفت‌وگوی آنلاین، یا تولید محتوای آموزشی برای مواجهه با اضطراب، نقش پررنگی در کاهش فشار روانی در این دوره حساس ایفا کنند. سلامت روان، بخشی از پدافند غیرعامل است که به هیچ عنوان نباید در این دوران نادیده گرفته شود.

در نهایت باید گفت، به هیچ عنوان نباید رسیدگی و توجه به سلامت روان افراد در دوره جنگ را نادیده گرفت. حفظ امید، همدلی و پیوستگی اجتماعی همگی ابزارهای مهمی هستند که در یک موقعیت جنگی و در برابر وحشی‌گری دشمنان و تجاوز رژیم صهیونیستی، قدرتی فراتر از حد تصور دارند.

چند نکته مهم در مورد ایمنی و سلامت روان در دوران جنگ

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟