به گزارش پارسینه، مدیریت بهینه پسماند یکی از مهمترین وجوه مدیریت شهری به شمار میآید. با توجه به رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت ساکن در شهرها و نیز رشد مصرف در جمعیت شهرنشین، مدیریت پسماند و کنترل زباله به یکی از اصلیترین وظایف و دغدغهها تبدیل شده است. این مهم در کشور ما به واسطه تولید بیش از استاندارد جهانی و نیز پایین بودن نرخ بازیافت زباله به بروز مشکلات و بروز آسیبهایی در عرصههای زیست محیطی، اقتادی و اجتماعی شده است. با توجه به تجارب جهانی در زمینه مدیریت بهینه پسماند به نظر میرسد بررسی تجارب موفق سایر کشورها در این خصوص میتواند راهکارهلیی برای حل مشکل پسماند و یا کاهش آسیبهای ناشی از تولید زباله در کشور را به همراه داشته باشد. در گزارش پیش رو به طور مشخص بر معضل پسماند در کشور، ابعاد و پیامدهای آن در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی پرداخته خواهد شد. همچنین و به واسطه لزوم بهرهگیری از تجربه، راهکارها و فناوریهای موجود در جهان در زمینه بازیافت زباله و مدیریت پسماند، به تجربه موفق آلمان به عنوان کشوری پیشرو در زمینه بازیافت و مدیریت پسماند اشاره خواهد شد.
تفکیک زباله در مبدأ؛ گام مؤثر در مدیریت پسماند
تفکیک یا جداسازی زبالهها یکی از مهمترین گامها در بازیافت و مدیریت پسماند در جوامع امروزی به شمار میرود. این امر علاوه بر آن که امکان بازیافت بهتر و هدفمندتر پسماند را ممکن میسازد، موجب کاهش هزینه فرایند بازیافت نیز میشود. تفکیک زباله در کلیتربن برداشت عبارت است از فرایند جداسازی زبالهها بر اساس نوع و با هدف بازیافت و دفع مناسب آنها. معمولترین نوع تفکیک جداسازی پسماند تر (زبالههای آلی) از پسماند خشک (کاغذ، پلاستیک، شیشه و فلز) است که یا در مبدأ (خانهها، ادارت، کارخانهها و مراکز تولیدی) و یا در تأسیسات بازیافت انجام میشود. از جمله بهترین و به صرفهترین شیوههای تفکیک پسماند، تفکیک در مبدأ است که در بیشتر مناطق جهان مورد استفاده قرار گرفته و اقبال روزافزونی به آن وجود دارد. تفکیک در مبدأ شامل قرار دادن انواع متفاوت زبالهها در ظرفها یا محفظههای جداگانه توسط تولیدکنندگان آن زبالهها میشود.
آلمان؛ پیشرو در بازیافت پسماند
بسیاری از کشورهای جهان از مدلهای مختلف تفکیک پسماند استفاده میکنند و از این طریق علاوه بر کاهش آسیب به محیط زیست فرایند بازیافت و دفع زباله را تسریع و کم هزینهتر میسازند. تجربه آلمان در ارائه روشها و فناوریهای مرتبط با دفع و بازیافت زباله موجب شده تا این کشور یکی از کشورهای پیشرو در زمینه تفکیک و بازیافت پسماند باشد. تجربه منحصر به فرد آلمان در زمینه بازیافت پسماند عمدتاً تحت تأثیر چند عامل کلیدی قرار دارد که در قالب فرهنگ عمومی، آموزش جمعی، سودآوری اقتصادی و تنظیمگری دولت قابل بحث هستند.
فرهنگ عمومی
وضعیت خاص آلمان در زمینه بازیافت و مدیریت زباله بیش و پیش از هر عاملی به فرهنگ عمومی آن بازمیگردد. به عنوان بخشی از فرهنگ شهرنشینی، شهروندان آلمانی توجهی خاص به تفکیک زباله در خانههای خود (تفکیک از مبدأ) دارند و این امر بخشی از فعالیتهای روزانه خانوارها محسوب میشود. گرچه این امر در آلمان الزام قانونی نیز دارد و همواره مشوقهایی برای آن در نظر گرفته میشود، اما موفقیت آلمان در زمینه استفاده بهینه از پسماند بیش از هر چیز به واسطه فرهنگ عمومی مدیریت بهینه پسماند و تفکیک آن در مبدأ است.
آموزش جمعی
از آن گذشته رسانههای آلمانی به ویژه شبکههای تلویزیونی نیز در این زمینه فعال بوده و برای مثال دو شبکه ZDF و ARD آلمان در چهار محور: برنامههای مستند، گفتگوهای تلویزیونی، برنامههای آموزشی و برنامههای خبری، به موضوع تفکیک و مدیریت پسماند توسط خانوارها میپردازند. پخش مستندهایی در مورد بازیافت زباله، تفکیک پسماند و اثرات جانبی بر محیط زیست، گفتگو با کارشناسان و فعالان محیط زیست و صنایع مرتبط برای آگاهی بخشی به مخاطبان، برنامههای آموزشی در زمینه آشنای با شیوههای تفکیک و مدیریت پسماند و نهایتاً ارائه اخبار مربوط به شیوهها و فناوریهای جدید در این زمینه اصلیترین محورهای رسانهای شبکههای تلویزیونی آلمان در ارتباط با پسماند به شمار میروند. در عین حال، برنامههایی همچون مسابقات تلویزیونی یا فستیوالهای شهری با موضوعاتی همچون مدیریت پسماند، بازیافت، تفکیک و کاهش تولید پسماند نیز دیگر برنامههای تشویقی در این زمینه به شمار میروند که از سوی رسانهها، شهرداریها و سازمانهای مردم نهاد و حامی محیط زیست برگزار میشوند.
مشوقهای اقتصادی
یکی از راههای عمومی سازی فرهنگ تفکیک و مدیریت پسماند درآلمان استقاده از مشوقهای اقتصادی است. در آلمان هر خانوار برای تفکیک زباله هزینه میپردازد و هر چه تفکیک زباله در مبدأ (بخش خانگی) دقیقتر و بهتر انجام شود هزینه تفکیک خانوارها کمتر خواهد شد. فارغ از تفکیک خانگی، شرکتهای تولید مواد غذایی برای ارائه مواد خوراکی در بطریهای پلاستیکی و شیشهای هزینه بیشتری دریافت کرده و در صورت پس دادن بطری پس از مصرف میزان هزینه اضافی را به شهروندان باز میگردانند. چنین مشوقهایی در کنار موارد مشابه به ویژه در زمینه خدمات شهری موجب شده تا تفکیک دقیق و مدیریت پسماند از سوی شهروندان آلمانی با جدیت بیشتری دنبال شود.
تسهیلگری دولت
علاوه بر فرهنگ عمومی شهروندان نهادهای رسمی متولی مدیریت شهری نیز در زمینه بازیافت زباله اقدامات متعددی انجام میدهند. برای نمونه ارائه محفظههای جداگانه به هر آپارتمان برای تفکیک دقیق پسماند یکی از تسهیلات در این زمینه است. در بسیاری از شهرهای آلمان در بخش بیرونی واحدهای آپارتمانی معمولاً چهار سطل با رنگهای زرد، سبز، خاکستری و قهوهای قرار دارد که هر یک مخصوص نوعی خاص از زباله است؛ رنگ زرد مخصوص زبالههای سبک وزن و غیر کاغذی یا غیر شیشهای نظیر پلاستیکها، بطریها، ظروف یکبار مصرف و...، رنگ سبز مخصوص زبالههایی همچون کاغذ، مقوا، کارتن و...، رنگ قهوهای مخصوص زبالههای تر مانند پسماند مواد غذایی، میوه، سبزیجات و... و نهایتاً رنگ خاکستری مخصوص سایر زبالههای خانگی، بسته پوشش مواد خوراکی، زبالههای جارو برقی، شیشه، ظروف شکسته و... است. در این میان زبالههای سمی و آسیبزا برای محیط زیست مانند قطعات الکترونیکی، حشره کشها، مواد شوینده و گاه کفش نیز خود دارای مکان و محفظههای جداگانهای هستند. الزام تولید کنندگان به ارائه محصولات خود در بستهبندی کوچکتر برای کاهش تولید زباله نیز دیگر موردی است که از سوی دولت به منظور مدیریت بهینه پسماند اعمال میشود. بایافت
بازیافت زباله، از معضل تا صنعت پرسود
مجموعه این اقدامات و سیاستها باعث شده تا بازیافت زباله در آلمان به یک صنعت پررونق به ویژه در زمینه تولید مواد بازیافتی و مهمتر از آن در زمینه تولید انرژی (برق) بدل شود. تا جایی که آلمان امروزه به وارد کننده زباله تبدیل شده و درمواردی برای تأمین نیازمندی خود در بخش انرژی اقلام پسماند را وارد میکند.
معضل زباله در ایران
زباله و مدیریت پسماند در ایران و به ویژه در کلانشهرهایی همچون تهران همواره با چالشهایی همراه بوده و دستکم نحوه مدیریت آن به طور معمول برای محیط زیست کشور آسیبهایی به همراه داشته است. نگاهی کلی به وضعیت مدیریت پسماند در کشور و نرخ بازیافت زباله در ایران نشان دهنده فاصله معنادار ایران از کشورهای پیشرو در این عرصه است. ایران با تولید سالیانه 18 میلیون تن زباله در جایگاه هفدهمین کشور تولید زباله قرار دارد و همواره با چالشهای ناشی از دفع زباله دست به گریبان بوده است؛ چراکه فقط 5 درصد از 18 میلیون تن زباله تولیدی در کشور بازیافت میشود. سرانه تولید زباله برای هر فرد بر اساس استانداردهای اتحادیه اروپا 250 تا 300 گرم در شبانه روز است و این در حالی است که این رقم در استان تهران حدود 970 گرم است. سهم نخالههای ساختمانی در کشور سالیانه 60 میلیون تن و شیرابه ناشی از دفن و دپوی زباله نیز حدود 10 میلیون متر مربع است که آسیبهای جبران ناپذیری به دشتها، جنگلها، مراتع، رودخانهها و سواحل کشور وارد میکند.
در کنار آمار نگران کننده تولید زباله، سهم تفکیک زباله از مبدأ در شهرهای ایران 7 درصد، در کلانشهرها حدود 14 درصد و در شهر تهران تنها 5 درصد است. سهم بازیافت پسماندهای شهری نیز تنها حدود 20 درصد است و تنها دو درصد از زباله تولیدی به صورت بهداشتی دفن میشود. سهم ناچیز تفکیک در انتقال و جمع آوی زباله موجب شده تا بازیافت آن با هزینههای زیادی همراه باشد. در عین حال، مدیریت پسماند به سبک و سیاق کنونی موجب شده تا انواعی از آسیبها در سطوح مختلف قابل پیشبینی و مشاهده باشند. فارغ از آلودگی محیط زیست و چالش زیست محیطی مدیریت پسماند در کشور، این نحوه مواجهه با پسماند موجل شده تا در بخش جمع آوری و بازیافت شاهد شکلگیری نوعی مافیا در شهرها باشیم. جمع آوری هدفمند زباله و پسماند به ویژه شیشه، پلاستیک و فلز موجب شده تا تجارت پرسودی به صورت غیرقانونی و زیرزمینی شکل گرفته و ارزش افزودهای برای دولت یا خانوارها نداشته باشد. از آن گذشته رشد فعالیت در این بخش به کارگیری بیش از پیش اتباع خارجی (گاه غیرمجاز) را در پی داشته و به معضلات در این حوزه دامن بزند. گذشته از آسیبهای اقتصادی مدیریت پسماند در شکل کنونی به لحاظ اجتماعی نیز حضور و فعالیت بیضابطه در این بخش به ویژه در حاشیه کلانشهرها موجب شکلگیری انواعی از بزه اجتماعی و بروز آسیبهای اجتماعی به ویژه در زمینه کودکان کار است.
به نظر میرسد مدیریت پسماند در طی زمان از یک مسئله شهری در حال تبدیل به معضلی چندوجهی برای کلانشهرهاست و گام نخست در بهبود و مدیریت این وضعیت بر اساس تجارب موفق جهانی استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارائه تسهیلات برای به سامان کردن تولید و انتقال زباله و در گام بعدی استفاده از آن برای ایجاد ارزش افزوده است. با توجه به امکان انتقال فناوری برای بازیافت و همچنین امکان فرهنگ سازی در زمینه فعالیتهایی همچون تفکیک از مبدأ و... میتوان با راهکارهایی ساده از این تهدید چندوجهی به فرصتهایی در زمینه اقتصادی و زیست محیطی دست یافت.
0 دیدگاه