به گزارش پارسینه؛ جامعه ایرانی، به دلیل ریشه های فرهنگی و مذهبی خود، کمتر به صورت صریح گرایش به صحبت و آسیب شناسی برخی چالش های جدی اجتماعی در حوزه مسائل جنسی دارد. اساسا به همین دلیل است که وقتی در سال 1392 فیلم سینمایی "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" به کارگردانی پوران درخشنده با موضوع تعرض جنسی به کودکان اکران شد، بازتاب های مختلفی پیدا کرد.
برخی ساخت این قبیل آثار را آگاهیبخش و درست در مواجهه با مقتضیات جهان جدید و البته واقعیات عینی توصیف کردند و برخی دیگر نیز ساخت این قبلی آثار را به باد انتقاد گرفتند. با این حال، به نظر می رسد که مساله آزار جنسی کودکان موضوعی است که هم باید در مورد آن آگاهی ها افزایش پیدا کند و هم تدابیر جدی و سخت در برخورد با متعرضان در نظر گرفته شود. متاسفانه به تازگی مساله تعرض جنسی به کودکان با توجه به دستگیری یک متجاوز سریالی در تهران ابعاد تازه ای پیدا کرده است.
ماجرا از این قرار است که این متجاوز، با لباس مبدل شهرداری، بچه ها را فریب می داده و سوار موتور می کرده و به بیابان های اطراف تهران می برده است. او در ابتدا به کودکان مواد بیهوشکننده می داده و سپس به آن ها تجاوز می کرده است. تصاویر و ویدئوهای این اقدام شنیع نیز در گوشی تلفن همراه وی کشف شده است. در شرایط فعلی وی 6 شاکی دارد و با توجه به اینکه امکان دارد این متجاوز، شاکیان دیگری نیز داشته باشد، به دستور مقام قضایی تصویر وی منتشر شده تا دیگر قربانیانِ احتمالی نیز دست به شکایت بزنند.
به طور کلی، در رابطه با این پدیده منحوس(تعرض جنسی به کودکان) در کشورمان، توجه به 3 نکته مهم به نظر می رسد.
اول اینکه باید سطح آگاهی والدین در مراقب از فرزندان افزایش یابد. کودکان ذهنیتی شبیه به لوحی سفید دارند و پاک هستند و مراقبت از آن ها تا زمانی که از منظر فکری رشد کنند، در وهله نخست با والدین است. در نظرگرفتن برخی نکات نظیر اینکه کودک خردسالشان هرجایی را تنها نرود و یا در خانه ای نماند که والدین از روحیات ساکنان آن اطلاع چندانی ندارند، سادهترین مسائلی است که آن ها باید مد نظر داشته باشند.
به هر حال اینکه فردی مشکلات روحی و روانی داشته باشد و یک متعرض جنسی باشد، روی پیشانیاش نوشته نشده و باید احتیاطهای لازم را در این رابطه مد نظر داشت. در عین حال، برخی خانوادهها نیز پس از وقوع فاجعه، از ترس آبروی خود دست به مقابله با متعرض نمی زنند. این نیز یک چالش بزرگ است و باید با افزایش آگاهیها، با آن مقابله شود.
نکته دوم اینکه در شرایط فعلی، برخی به این مساله اشاره دارند که مساله تعرض جنسی به کودکان به عنوان یک چالش اجتماعی برجسته شده است. در پاسخ باید گفت این مساله پیشتر نیز به عنوان مشکل اجتماعی مطرح بوده اما در جهان جدید شاهد اوج گیری شبکه های اجتماعی و انقلاب خبر و اطلاع رسانی هستیم و مسائل خیلی زود افشا شده و منتشر می شوند. از این رو، در نگاه به این مساله باید واقعبین بود. آنچه مهم است این موضوع می باشد که قبل از هر چیز آموزش و اطلاع رسانی به خانواده ها در مورد پدیده منحوس تعرض به کودکان افزایش یابد و احتیاط های لازم در این رابطه انجام گیرد.
و در نهایتسوم اینکه کودکی که قربانی تعرض جنسی است، بعضا تا آخر عمر خود با آسیب های این موضوع دست و پنجه نرم می کند. از این رو، فراهم کردن حمایت های لازم روانی و درمانی برای این کودکان و البته همانطور که پیشتر هم گفته شد، در پیش گرفتن اقدامات احتیاطی از سوی والدین برای اینکه شاهد این قبیل پدیده های شوم نباشیم، باید به یک اصل و اولویت تبدیل شود. نباید اجازه داد یک تروما در ذهن یک انسان بیگناه به دلیل تعرض جنسی شکل بگیرد و زندگی او را به کل نابود کند.
0 دیدگاه